به گزارش خبرگزاری «حوزه»، سریال "نفس" به کارگردانی جلیل سامان، ماه مبارک رمضان سال پیش از شبکه سوم سیما پخش شد و در آن بازیگرانی چون مسعود رایگان، ساناز سعیدی، داریوش فرهنگ، فاطمه گودرزی، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، هدایت هاشمی و رامین راستاد به ایفای نقش پرداختند.
این سریال روایتگر زندگی جوانی پر شر و شور است که در بحبوحه وقایع مربوط به انقلاب رازی در زندگی او فاش میشود، تا آن جا که برای دست یابی به حقیقت حوادث مختلف و پیچیدهای را در بازه زمانی چند سال قبل و چند سال پس از پیروزی انقلاب را پشت سر میگذارد.
این سریال همچون دیگر سریال سال 96 ماه رمضانی سیما یعنی زیرپای مادر هر چند که توانست به طور نسبی پرمخاطب باشد، اما هم از حیث فرم و هم محتوا دارای ایراداتی بود که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می شود.
اما قبل از این موضوع لازم است متذکر شویم که سریال "نفس" آخرین قسمت از سه گانه جلیل سامان ، کارگردان این اثر است که بعد از سریال های "ارمغان تاریکی" و "پروانه" در این سریال نیز به نقش گروهک منافقین در مقاطع قبل و بعد از انقلاب اسلامی پرداخته و در این بین از ظرفیت درام و روابط عاطفی میان شخصیت ها استفاده کرده تا به قصه خود جذابیت لازم را بدهد و تا حدودی باعث شود که نسل امروز نیز پیگیر ماجراهای رخ داده در این سریال شوند.
با وجود تلاش کارگردان که به سخت گیری و گزیده کاری در تلویزیون شُهره است، اما چه از حیث فنی و چه از حیث اقبال مخاطب، سریال نفس به پای سریال ارمغان تاریکی نمی رسد.
همان طور که اشاره شد حوادث و وقایع سریال در بستر یکی از حساس ترین دوران تاریخی کشور ما یعنی چند سال پیش و چند سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی رخ می دهد.
نیمه نخست سریال بیشتر به معرفی شخصیت و اطرافیان فردی به روزبه می گذرد که می کوشد با دختری به نام ناهید امینی ازدواج کند و در این میان ، پدر ناهید با این ازدواج مخالف است و می خواهد که دخترش با پسر همکارش ازدواج کند.
آن گونه که از همان قسمت های اول هم متوجه می شویم گویا علت مخالفت پدر فعالیتهای سیاسی روزبه است. در ادامه ماجرا مثلث عشقی شکل می گیرد و ماجراها بیشتر حول این مسایل پیش می رود تا این که به تدریج بحث فعالیت اعضای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) مطرح می شود.
به نظر می رسد که پخش این سریال بیشتر مناسب با حال و هوای بهمن ماه باشد تا یک سریال ماه رمضانی اما با این حال و با وجود برخی نقاط ضعف از جمله کشدار بودن بخش هایی از سریال، نمی توان بی انصافی کرد و از قوت های فنی و ساختاری این سریال تلویزیونی نگفت به ویژه این که کارگردان تخصص و مهارت جالبی در پرداختن به این نوع خاص دارد و در دو سریال پیشین نیز توانمندی خود را ثابت کرده است.
از سوی دیگر تیم سازنده از حیث فضاسازی و لوکیشن نیز عملکرد نسبتاً مناسبی داشته اند و این مساله به باورپذیری مخاطب نسبت به وقایع حدود چهل سال پیش در این کشور کمک می کند.
به هر صورت سریال نفس قصه ای پر تعلیق دارد که در بستر یک مبارزه سیاسی ، کارگردان و نویسنده به روایت آن می پردازد و در این بین، چالش های عشق و آرمان در نگاهی سیاسی با حال و هوای آن ایام به تصویر کشیده می شود؛ به دیگر سخن این سریال را هم می توان در جُرگه سریال های سیاسی قرار داد و هم تاریخی که بستر زمانی آن از کمی قبل از انقلاب شروع شده و تا آغاز جنگ تحمیلی در سال های پرالتهاب انقلاب تداوم می یابد.
ژاله صامتی ، علیرضا کمالی و مسعود رایگان در این سریال به خوبی توانسته اند انتظاراتشان از نقش را برآورده سازند و البته ساناز سعیدی در اولین حضور جدی تلویزیونی خود نیز نسبتاً خوب ظاهر شده است ، هر چند که به زعم برخی منتقدان بازی او سرد و تا حدی کشدار و حوصله سرکن است اما شاید اقتضائات نقش او چنین بوده و اساساً خواسته کارگردان نیز همین بوده باشد.
از نگاه برخی منتقدان ، سریال های جلیل سامان، شخصیت محور است و نه تاریخی یا حتی حادثه محور منتهای مراتب همه این اتفاقات در بستر تاریخی با پس زمینه های سیاسی صورت می گیرد که همین مساله با توجه به کمبود سریال ها و فیلم هایی از این دست برای مخاطب امروزی ، جذابیت های پیدا و پنهانی دارد که نمی توان از کنار آن به راحتی گذشت.
۳۱۳/۸